در سند چشمانداز 20ساله نظام جمهوری اسلامی، آمده است: ایران، جهانشهری است فرهنگی که باید دانش، بنیان و عمرانی غنی همراه با هویت اصیل ایرانی و اسلامی، زیبا، مقاوم و مرفه داشته باشد و معیاری باشد در دنیای اسلام؛ بر همین اساس در افق 1404 ایران بهعنوان یک جهانشهر فرهنگی مطرح شده است. این تعریف، بر اهمیت هنر معماری و شهرسازی بهعنوان تجسمی برخاسته از متن تمدن و فرهنگ ایرانی- اسلامی، تا رسیدن به جریانی مؤثر و هم شأن انقلاب اسلامی تأکید دارد، ولی باید این موضوع را فراموش نکرد که این چشمانداز با چنین نگاه وسیعی چگونه میتواند طی 14 سال به تمام برنامههای ارائه شده در آن بپردازد.
دکتر پیروز حناچی، استاد دانشگاه تهران، رسیدن به اهداف سند چشمانداز را وابسته به سندهای زیردست دانست و رسیدن به اهداف آن را مستلزم عزمی ملی قلمداد کرد و گفت: سند چشمانداز ایران1404 برای نخستین بار به فرصتها و تهدیدها، نقاط ضعف و قوت در معماری اشاره کرده است ولی برای رسیدن به اهداف ذکر شده در این سند باید عزمی ملی داشت نه آنکه فقط یک نهاد یا ارگان، مسئول رسیدن به اهداف سند باشد چرا که این برنامه یک اتفاق ملی است. وی در ادامه گفت: برنامه چشمانداز ایران 1404 برای عملیاتی شدن خود به ابزاری ملی نیاز دارد و این ابزار همان قانون برنامه است چرا که این قوانین میتوانند نهادهای مسئول را بیش از پیش درگیر اهداف چشمانداز کنند؛ هرچند به واقع میتوان توجه مسئولین را به برنامههای چشمانداز در انتهای قانون برنامه سوم دید ولی باید در یک بررسی استمرار این توجه را در قوانین برنامه چهارم و پنجم نیز جویا شد؛ پس میتوان با نگاهی به این قوانین پی برد که آیا به راستی مسئولین ما این سند را جدی گرفتهاند یا نه؟
وی با نگاهی به قوانین تصویبشده در سالهای اخیر، برنامه عملیاتی سند چشمانداز 1404 را در قانون برنامه تعریف کرد و ادامه داد: از نظر من در قانون برنامه چهارم پیوستگی نسبت به چشمانداز وجود دارد، البته ریشههایش در قانون برنامه سوم بهوجود آمد، بهعنوان مثال مشارکتی شدن میراث فرهنگی و دعوت کردن شهرداریها به رعایت هویت معماری و واگذاری بخشی از وظایف نهادهای دولتی در شهرداریها به نهادهای عمومی نمونههایی از توجه به چشمانداز 1404 بود، بدینگونه برنامه عملیاتی راهبرد1404 آغاز شد و در قانون برنامه چهارم با همان پیوستگی ادامه پیدا کرد، ولی در قانون برنامه پنجم متأسفانه دیگر اثری از این موضوعات نیست و بهنظر میرسد برنامه عملیاتی برای تحقق اهداف ایران1404 در این بخش از زمان ابتر ماند.
بهطور کل اگر میخواهیم به اهداف 1404 برسیم باید به برنامه عملیاتی توجه کنیم و برنامه عملیاتی سند چشمانداز در قانون برنامه تعریف میشود.
مراحل عملیاتی شدن برای برنامههای راهبردی
دکتر پیروز حناچی در ادامه، تعریف کردن یک راهبرد و تبدیل آن به یک برنامه عملیاتی را مسیر پر پیچ و خمی دانست که در سند چشمانداز ایران1404 بسیار دشوارتر است چراکه این برنامه راهبردی برنامهای ملی محسوب میشود. وی در ادامه ارائه برنامهای جامع برای تحقق اهداف این سند را واجب دانست و گفت: اگر هدف مشخص و لوازم و برنامههایی که در این مسیر لازمه رسیدن به هدف نهایی هستند تعیین شوند، برای مثال زمانی که طبق سند چشمانداز هدف تغییر شکل شهرهایمان مناسب هویت ایرانی اسلامی است، باید مناسب این هدف، برنامهریزیهای لازم را انجام داد؛ البته به واقع نمیتوان طی 10سال شهر را تخریب کرد تا به هدف تعیین شده رسید، چراکه شکل شهر در طول عمر شهر خلق میشود، همانطور که در تهران اگر به سمت بافت قدیم بروید ساختمانهایی را میبینید که از انتهای دوره قاجار ماندهاند و تخریب و نوسازی نشدهاند و به حضور خودشان در شهر افتخار میکنند و از سوی دیگر ساختمانهایی که روزانه سر از خاک تهران بیرون میآورند که میزانشان هم کم نیست و بهطور متوسط سالانه 10میلیونمترمکعب پروانه صادر میشود تا به تعداد آنها اضافه شود؛ اینها بناهایی هستند که قرار نیست تخریب و نوسازی شوند، بهطور کل هدف مربوط به آنهایی است که نوسازی نشدهاند.
برنامههای پیشنهادی برای تحقق اهداف ایران1404
این استاد دانشگاه با ارائه برخی پیشنهادها برای عملیاتی کردن سند چشمانداز ادامه داد: برای تحقق اهداف چنین برنامه راهبردی چند کار باید انجام داد؛ ابتدا پس از تعیین هدف یعنی رشد هویت معماری در شهر تهران باید گروههای ذینفع را شناسایی کرد، یعنی دستاندرکاران رسیدن به این پروسه که شامل معماران، کارفرمایان، شهرداری، سازمان نظام مهندسی و انجمنهای تخصصی معماری که عوامل تأثیرگذار در معماری شهری هستند شامل این گروه محسوب میشوند. پس از این امر باید به شناسایی تهدیدها، فرصتها و چالشهای معماری در جامعه پرداخته شود، چرا که اگر نقطه ضعفی داریم با شناسایی آن در کاستی آن تلاش کنیم بهعنوان مثال ما در آموزش دچار نقاط ضعف بسیاریم یا در فرایند شکلگیری معماری خوب ضعف داریم؛ بدین گونه که هنوز نمیدانیم که یک معماری خوب در شهر چگونه شکل میگیرد؟ آیا شهرداری آرمانش اصلاح معماری شهری است یا آنکه کارفرما از هدف مورد نظر استقبال میکند و هزینهاش را میپردازد؟ تمامی این موارد که دلیل آن همان عدمشناخت معماری مناسب برای جامعه است برخی از نقاط ضعف معماری ما محسوب میشوند.
وی در ادامه وجود قوانین و ضوابط منطبق با هدف و همچنین حضور بهترین معماران کارآمد را برای تحقق اهداف لازم دانست و ادامه داد: وجود معماران کارآمد همراه با ضوابط درست در ساخت بناها از ابزار مهم تحقق این هدف است، اگر شما بهترین معماران را داشته باشید میتوانید انتظار داشته باشید محصولی که آفریده میشود به نسبت خوب و قابل تحمل باشد، بهطور کل ما بدانیم معماری خوب چیست؟ بهعنوان مثال زمانیکه ما اعتقاد به معماری اسلامی داریم باید بتوانیم برای اعتقاد خود تعریفی هم داشته باشیم درصورتیکه هیچکس از اینگونه معماری تعریف مشخصی ندارد، حتی در مفهوم یا مصداق بودن آن با تضاد نظر روبهرو هستیم. آیا هر چیزی گنبد و قوس داشت میشود معماری اسلامی؟
حناچی در تعریف معماری اسلامی، معماری اسلامی را یک باید و نباید دانست و گفت: معماری اسلامی یک باید و نباید است؟ اگر شما چیزی را آفریدید که با آن بایدها و نبایدها و بهطور کل ضوابط منطبق بود میتوان آن را معماری اسلامی نامید. در تکمیل این تعریف میتوان اضافه کرد که معماری اسلامی گوشهای از فرهنگ و ادبیات اسلامی است.
وی معماری را مثل شعر متأثر از اتفاقات جامعه دانست و ادامه داد: اگر در جامعه مفاهیم عمیق نباشد نمیتوان انتظار داشت که معماری عمیق وجود داشته باشد کما اینکه نمیتوان انتظار داشت فلسفه و ادبیات غنی همراه با تفکری در پشت آن برای مردم جامعه بهوجود بیاید. معماری برونداد آن چیزی است که در بیرون و فضای جامعه حاکم است؛ یعنی اگر در شهرهایمان معماری بازاری وجود دارد دلیل آن است که بخش عمدهای از افکار ملت ما سطحی و بازاری است؛ درنتیجه همانطور که میاندیشد میآفریند.
حناچی در آخر شناخت تمامی عوامل بالا را به همراه برنامهریزی جامع برای رسیدن به اهداف سند چشمانداز 20ساله واجب و حضور دانشگاههای خطدهنده به معماری کشور را در این مسیر غیرقابل انکار دانست و گفت: حضور اساتید مطرح به همراه دانشجویان خلاق در این سند واجب است، حال اگر در این مسیر که هدفی ملی را به همراه دارد فقط یک طیف خاص حضور داشته باشد این سند نمیتواند به اهداف خود برسد؛ مثلا برای گام نخست که در جشنواره معماری ایران 1404 دنبال میشود باید دانشگاههای خطدهنده و قدیمی که بسیاری از اساتید مطرح معماری از آنها فارغالتحصیل شدهاند همانند دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم و صنعت حضور داشته باشند همچنین حضور دیگر دانشگاهها هم در این هدف قابلتوجه است، چرا که این مسیر بدون نگاه ملی نمیتواند به نتیجه برسد.